ممنون از دکتر حجت قندی که سایت ted.org را معرفی کرد.
این سخنرانی را در سایت گوش کردم جالب بود این نکات به دلم نشست گفتم با شما هم در میان بگذارم
کسانی که الان مدرسه را شروع می کنند حدود 50 سال دیگر بازنشست می شوند ولی چه کسی می داند که نیاز 30 سال بعد چیست؟ یعنی الان باید چه چیز بیاموزند که در آینده به کارشان آید؟
ترس از اشتباه کردن در نظام آموزشی در ذهن دانش آموزان و کودکان می نشیند و این ریشه خلاقیت را می سوزاند. قطعا تا اشتباه نکنیم چیزهای ناب را بدست نخواهیم آورد.
یک هنرمندی گفته بود که همه کودکان هنرمند به دنیا می آیند مشکل این است که این هنرمندی را ضمن بزرگ شدن حفظ کنند.
در همه نظام های آموزشی ریاضیات غایت است و هنر و خصوصا رقص در آخر. همه توجه به مغز است و بدن مغفول واقع می شود. نتیجه این فکر این می شود که نظام آموزشی ما فقط استاد دانشگاه تربیت می کند.
استادی دانشگاه یک جور زندگی است ولی نهایت و اوج پیشرفت بشر نیست.
اساتید دانشگاه فقط در کله شان زندگی می کنند و از بدن شان به عنوان وسیله نقلیه مغزشان بهره می گیرند برای رساندنش به جلسات.
من در جایی زندگی می کردم که پدرشکسپیر بوده. تصور کنید که اگر شکسپیر کلاس ادبیات انگلیسی می رفت چه رخ می داد؟ دائم پدرش می گفت اینجوری صحبت نکن مردم را گیج می کنی
زندگی یکی از معروف ترین هنرمندان انگلیس را می خواندم نوشته بود وی که بچه بوده آرام و قرار نداشته و نمی توانسته سرکلاس تمرکز کند. مادرش او را به دکتر می بیرد. در حینی که مادر وی و دکتر مشغول صحبت بودند رادیو اتاق کناری که کودک بوده روشن بوده و موزیک پخش می کرده و این کودک به پا می خیزد و تکان می خورد. دکتر که می آید دختر را ببیند با این صحنه روبرو می شود و به مادرش می گوید او مریض نیست او را به مدرسه رقص ببر. از قضا در مدرسه رقص جزو معروف ترین می شود و نهایتا از معروف ترین رقاصان انگلیس از آب در می آید و میلیونر می شود. حال فرض کنید که دکتر دیگری آنجا بود. چند قرص آرامش بخش به او می داد و استعدادش را کور می کرد.