معرفی کتاب: خاطرات عزت الله سحابی

nimgharntajrobehvakhaterehbبه اصرار یکی از دوستان نزدیک آن را خواندم و قلبا تمایلی نداشتم چون فکر می کردم که حرف چندانی نداشته باشد ولی الان که کتاب را خواندم واقعا از خواندن آن راضی هستم. کتاب به خوبی فضای زمان گذشته را ترسیم می کند و پشت صحنه بسیاری از فعالیت های سیاسی را نشان می دهد. من واقعا خواندن آن را توصیه می کنم. برخی فرازهای آن فوق العاده بود. مثلا آن بخشی که می گفت مراجع سرقضیه انجمن های ایالتی و ولایتی موضع گرفتند. در آن مقطع که تنها نیروهای مذهبی سیاسی نهضت آزادی بود، بازرگان و تیمش تحلیل می کنند که از این سیاسی شدن روحانیت باید استقبال کرد ولی باید آنها را هدایت نمود تا در امور اشتباهی سیاسی نشوند. مثلا یک مسئله اصلی مراجع معترض در آن زمان حق رای زنان بود در حالیکه مسئله بازرگان استبداد بود. خلاصه تصمیم می گیرند که به قم بروند و با مراجع وقت دیدار کنند. سحابی می گوید که دیدار مرحوم بازرگان و امام خمینی به تنش کشیده می شود و مثمرثمر نمی شود. خلاصه وقتی کتاب را می خوانی می بینی که از همان ابتدا یعنی ملی شدن نهضت نفت مسئله نواب صفوی و یارانش اجرای احکام دین بوده نه استبداد در حالیکه مسئله مبارزین استبداد و آزادی بوده است. وقتی هم که کتاب ولایت فقیه در می آید چندان جدی گرفته نمی شود چرا که تحلیل سحابی این بوده با وجود تعدد مراجع در شیعه اجرای این کتاب یعنی ملوک الطوایفی شدن امور و از این رو آن را اصلا جدی نمی گیرند.

داستان چگونگی شکل گیری مجاهدین خلق و رابطه آنها با نهضت آزادی، تعامل آنها با دیگر بخش های سیاسی آن زمان نظیر توده ای ها بسیار جذاب و خواندنی است.

مشکل تدریس اقتصاد کلان در ایران

درس اقتصاد کلان به تصور من در ایران وضعیت خاصی دارد فضا به شدت تحت تاثیر مدل IS-LM  است من موافق آموزش این چارچوب تحلیلی هستم و مقاله ای از کروگمن دیدم که کارایی این مدل ساده را به رغم تحولات شدید  عرصه اقتصاد کلان نشان می داد اما با اینحال اینهمه تاکید و تفصیل را نمی فهمم و نمی پسندم

کتاب رایج درسی در ایران کتاب اقتصاد کلان نوشته دکتر رحمانی است. وقتی کتاب را باز کردم خودم قدری یکه خوردم و راستش کمی احساس بی سوادی کردم ولی وقتی خوب دقت کردم دیدم اصطلاحات نامتعارفی مثل مدل سه بخشی (یعنی علاوه بر خانوار و بنگاه دولت هم هست) و چهار بخشی (یعنی اقتصاد باز است) استفاده شده و چه تفصیلاتی روی مدل ساده مذکور ایجاد شده است. احساس من این است که چیزی شبیه اژدها از اقتصاد کلان ایجاد شده است در حالیکه اگر به کتاب های درسی متعارف نظیر منکیو ویا استیگلیتز و یا کروگمن و امثالهم نگاه کنیدچنین چیزی دیدده نمی شود و به جای اینهمه تاکید روی این مدل تاکید روی درک مفاهیم کلان و نحوه ارتباط آنها با هم است. بهرصورت  تجربه این ترم من در آموزش اقتصاد کلان مفید بود.متاسفانه شیوه رایج موجب شده تا  ملاک های آزمون در مقاطع بالاتر و آزمون هایی مثل بازارسرمایه  همان شیوه غلط باشد. تا کی این وضع ادامه یابد نمی دانم