اقتصاد ایران دچاررکود تورمی است. مقصود از این سخن آنست که هم نرخ تورم نسبتا شدید است و هم اقتصاد در وضعیت رکودی قرار دارد. این وضعیت، یک وضعیت خاص قلمداد میشود چرا که در وضعیت عادی اقتصادها یا در حالت رشد شدید همراه با تورم قرار دارند و یا رکود همراه با نرخ تورم کم یا منفی. مثلا ژاپن در دهه 90 میلادی دچار رکود شدیدی شد که تا ده سال ادامه یافت. این رکود با تورم منفی همراه بود. حالت دیگر عکس آنست یعنی اقتصاد به اصطلاح شدیدا داغ می شود و بیش از ظرفیت خود رشد می کند و این افزایش بیش از ظرفیت خود را به شکل افزایش تورم نشان می دهد.
حال برای خروج از رکود تورمی چه باید کرد؟ برخی همین که اسم رکود به میان میآید یاد کینز و نسخه وی برای خروج از رکود میافتند. کینز میگفت اقتصاد خودش نمیتواند از رکود خارج شود بلکه نیازمند یک تیپپا از بیرون است و کسی که میتواند این ضربه اولیه را بزند دولت است. دولت باید با افزایش هزینهها اقتصاد را به خروج از رکود بکشاند. لذا برخی پیشنهاد میکنند که برای خروج از رکود تورمی نیازمند سیاستهای انبساطی هستیم.
این نسخه به دلایل زیر برای اقتصاد ایران صحیح نیست. در حالت های عادی که رکود با تورم کم یا تورم منفی همراه است ایجاد تورم (در سطح کم) امر مثبتی خواهد بود زیرا اقتصاد را به رشد سوق می دهد. وقتی بنگاه ها ببینند که هر سال درآمدشان افزایش می یابد میتوانند به رشد فکر کنند. لذا سیاستهای پولی و مالی انبساطی اگرتورمزا هم باشند زیانبار نخواهند بود. سیاست انبساطی (پولی و مالی) در ایران تورم را شدیدا افزایش خواهد داد. در حالیکه اقتصاد در یک تورم نسبتا شدید قرار دارد تشدید تورم امر بخردانه ای نخواهد بود. اینکه سیاست انبساطی راه حل مشکل رکود تورمی نیست در این نکته نهفته است که رکود تورمی به دلیل افت تقاضا به وجود نیامده است که با سیاست انبساطی به مقابله با آن برخیزیم بلکه عمده علت آن در افت بخش عرضه بوده است. شوکهایی که به بخش عرضه وارد شد بخش عرضه را دچار آسیب کرد که پیامد آن رکود بود. لذا راه حل اساسی خروج از رکود تورمی نیز تقویت عرضه است. آنچه که به تضعیف بخش عرضه یاری رسانده تورم شدید است. طبیعی است که تشدید تورم به دلیل سیاست های انبساطی مشکل را دو چندان خواهد کرد و تقلیل نخواهد داد. لذا راه حل اساسی برای این مسئله کاهش تورم به سطحی است که بنگاه ها بتوانند به سلامت فعالیت کنند حتی اگر این امر رکود را عمیق تر کند. انتظار می رود تا پس از مدتی در فضای با تورم کم و قابل کنترل رشد بنگاه ها از سر گرفته شود و اقتصاد رشد و بالندگی خود را تجربه کند. لذا اولویت با کاهش تورم است نه خروج از رکود.
نکته ای که مطرح است آزاد شدن بخشی از منابع مالی دولت است. این مبلغ انقدر کم و ناچیز است که نمی توان به طور مشخص در مورد آن سخن گفت. همین که به دولت کمک کند تا پرداخت های یارانه از محل استقراض از بانک مرکزی تامین نشود کافی است وگرنه از منظر کلان فرقی نمی کند کدام بخش ها از این پول یارانه منتفع شوند