دکتر آشنا که در مسائل تبلیغات صاحب نظر است در وبلاگش مصاحبه ای از خود را گذارده که نکات جالبی دارد. انتخاب من این نکات بود:
- در چیزی که آگاهی ندارید وابستگیتان به رسانه خیلی زیاد است، ولی در مسئلهای که خودتان آگاهی دارید رسانه را محک میزنید. بنابراین اگر در مورد آنچه شما از آن آگاهی دارید رسانه راست گفته باشد، در آنچه که آگاهی ندارید به رسانه اعتماد میکنید.
- اگر شما گذشتة بدی در افکار عمومی داشتهاید و حالا میخواهید در انتخابات شرکت کنید، لطفاً مدتی در رسانه نباشید. اگر چهرة رسانهای خوبی دارید، بهتر است تا چهرة رسانهای شما خراب نشده در انتخابات شرکت کنید. اما اگر فرد ناشناسی هستید و خیلی هم سابقة روشن ندارید، بیشترین شانس را دارید که برای خود سابقة رسانهای خلق کنید، چون هرچه بگویید درست است و چیزی برای مقایسه وجود ندارد. اگر «اوباما» هم در انتخابات حزب دموکرات به پیروزی برسد دقیقاً به همین دلیل است. هیلاری کلینتون چهرة جدیدی برای جامعة امریکا نیست. مردم امریکا سالهاست که او را در کنار شوهرش دیدهاند، ولی حرف اوباما باید شنیده شود، چهرهاش دیده شود و رفتارش سنجیده شود.
- بازندهها بیشتر فریب این تحلیل را میخورند که نتوانستند آرای خاکستریای که متعلق به قشر خاصی است به دست بیاورند. آقای احمدینژاد ویژگی اصلیاش این بود که فریب این تحلیل را نخورد. گفت آرای سنتی جامعه یک درصدی است، من بروم همانجا بازی کنم. کاندیدایی که به دنبال به دست آوردن آرای خاکستری است رأی خودش را هم از دست میدهد…..در فعالیت سیاسی همیشه اقلیت فعال از اکثریت خاموش اهمیت بیشتری دارد.
- یکی از مشکلات بزرگ سیستم تبلیغاتی آقای هاشمی این بود که دربارة فردا حرفی نمیزد. گفتمانها دوره دارند ولی طولانی یا کوتاه بودن این دورهها به عملکرد صاحب گفتمان بستگی دارد. گفتمان آقای خاتمی روشنفکری بود، باقی هم ماند و احتمالاً به حیاتش ادامه میدهد، به خاطر اینکه اصالت دارد و معلوم است که از کجا آمده و به کدام سو میرود. گفتمان عدالت آقای احمدینژاد بهشدت با عملکردش گره خورده است. متأسفانه گفتمانهای آزادی و سازندگی در ایران دستمالی شدند.
- آقای احمدینژاد معتقد است مدیون هیچ حزب و گروهی نیست و مدیون زیارت عاشورا و دعای ندبه است. تصورم این است که ایشان مدیون دعای ندبه و زیارت عاشوراست، ولی مدیون دعای ندبهخوانها و زیارت عاشوراخوانها هم هست. یعنی شبکههای هیئتها و مساجد که توانستند ارتباط بین شهرها را برقرار کنند. مروجانی که از جنس مردم متدین بودند و بدون اینکه پولی از ستاد او بگیرند رفتند و مثل تبلیغ برای محرم کار کردند. در حقیقت این مسئله بازاریابی سنتي در انتخابات است
- شعار رادیکال را آقای احمدینژاد داد. آقای معین گفت: خاتمی یک کم بیشتر، ولی آقای احمدینژاد گفت: هیچکس. او از واژههای رادیکالی مثل مافیای نفت و خانوادههای ثروت و قدرت استفاده کرد. شعار رادیکال همیشه جذاب است و زمانی جذابتر میشود که شعار قبلی دورهاش تمام شده باشد