جناح بندی های سیاسی در حاکمیت

مناقشه راست سنتی با جبهه پایداری نماد دیگری است از تقابلی که در از بدو تاسیس جمهوری اسلامی در درون حاکمیت وجود داشته است: تقابل عقلانیت مدرن و انقلابی گری. زمانی نهضت آزادی هوادار عقلانیت مدرن بود و دیگر نیروهای سیاسی درون حاکمیت از انقلابی گری حمایت می کردند. با حذف نهضت آزادی این بار به دوش بنی صدر و طیف حامی اش افتاد. با حذف آنها منتظری این دیدگاه را دنبال می کرد. بعد نوبت به هاشمی و سازندگی رسید. و پس از آن چپ ها و اصلاح طلبان. اینک شاقول انقدر به این سمت رفته که راست سنتی با افرادی مثل توکلی و نادران علمدار عقلانیت شده اند و جبهه پایداری نماد انقلابی گری. می ترسم کار به جایی برسد که باز در درون جبهه پایداری نیز شکاف مذکور تکرار شود و خقیلی خیلی انقلابی ها در یک سمت و کمی عقلانیت در سمت دیگر قرار گیرند و ….

خریدن زمان در کارهای دیپلماتیک

این مثال آموزنده را در کتاب پطرس غالی دیدم که حیف است برای شما تعریف نکنم: قصه جحا، الاغ و سلطان (جحا در فرهنگ شخصیتی است نظیر ملانصرالدین در فرهنگ فارسی)

روزی سلطان از وزیرش خواست که کسی را بیابد تا بتواند به الاغش خواندن و نوشتن بیاموزد و گفت که اگر این شخص موفق شود به او جایزه داده می شود و اگر شکست بخورد مجازات می شود. وزیر نتوانست کسی غیر از جحا را برای پذیرش این ماموریت پیدا کند. جحا برای این کار درخواست 10 هزار دینار و 5 سال وقت نمود. وقتی دوستانش علت پذیرش این ماموریت که شکست آن حتمی بود را سوال کردند جحا جواب داد: چه کسی می داند؟ شاید پس از پنج سال سلطان مرده باشد یا من بمیرم یا الاغ  بمیرد.

پطرس غالی می نویسد که در کار دیپلماتیک نیز 24 ساعت نیز زمانی طولانی است.

وقتی تصور می کنیم که قرار است شش ماه دیگر تحریم نفت ایران عملی شود با توجه به این مثال از نگرانی ام کاسته می شود. شاید در این فاصله در عربستان اتفاقی بیافتد. شاید خبری دیگر شود شاید ….

پیرامون صلح مصر با اسرائیل

در اتوبوس فرصتی شد که کتاب «راه مصر به سوی قدس» نوشته پطرس غالی شخصیت مصری مذاکره کننده از سوی مصر با اسرائیل را مطالعه کنم (وی بعدها دبیرکل سازمان ملل شد) و واقعا از خواندن آن لذت بردم. برای ما که فقط نفرت از قرارداد کمپ دیوید را شنیده بودیم باید خیلی جالب باشد که چگونگی فرآیند انعقاد آن و دلایل منعقدکنندگان را نیز دریابیم و از نزدیک با پیچیدگی های مسئله روبرو شویم. اگر بخواهم دیدگاه اصلی تیم هوادار انعقاد قرارداد صلح را که در لابلای کتاب به شکل پراکنده وجود دارد را مرتب کنم چنین خواهد شد:

مصر با اشغال فلسطین مخالف بود و در این راه جنگ کرد و هزینه های زیادی متحمل شد و سربازان زیادی را از دست داد اما نهایتا شکست خورد و منطقه مهم سینا در دست اسرائیل باقی ماند. از دید طرف مصری دو روش برای مقابله با اسرائیل و هر دشمنی به طور کلی وجود دارد: 1) جنگ که در این صورت باید هزینه های نظامی و مادی و انسانی زیادی را متحمل شد و با یک احتمال به موفقیت رسید، 2) با دیپلماسی که در این حالت نیز هزینه هایی مانند به رسمیت شناختن یک نظام زورگو را متحمل می گردی. برای مصر تقریبا مسجل شده بود که راه حل نظامی حداقل در میان مدت برای بازگرداندن صحرای سینا وجود ندارد و از سوی دیگر تردید در مورد هزینه کردن برای فلسطینی ها در مصر ایجاد شده بود. در کنار این قضیه شخص انور سادات نسبت به شوروی و بلوک شرق بدگمان گردیده و بسیار به سمت آمریکا و غرب متمایل بود و مثل همه رهبران جاه طلبی های خود را نیز داشت. آمریکا و اسرائیل نیز که موضع ضعف مصر را می دیدند و از تمایل سادات برای مطرح شدن و نزدیک شدن به غرب آگاهی داشتند از این فرصت حداکثر استفاده را کردند تا وی را به این معامله بکشانند. کارتر به سادات وعده داد که اگر دفعه دوم انتخاب شود حتما اسرائیل را تحت فشار می گذارد تا قضیه فلسطین را حل کند اما انتخاب نشد… . تیم وزارت خارجه مصر به دنبال این بود که دو قرارداد صلح همزمان منعقد شود یکی بین مصر و اسرائیل که مصر در ازای دریافت صحرای سینا با اسرائیل روابطش را عادی کند و دیگری معاهده صلح برای فلسطین. هرچه تیم وزارتخانه مصر این هدف را دنبال می کرد اسرائیلی ها با حمایت آمریکا صرفا قرارداد اول را در سر داشتند و از طرح قرارداد دوم سرباز می زدند. از سوی دیگر تحریم مصر از سوی اعراب و اخراج آن از پیمان های عربی و منطقه ای انگیزه سادات برای پافشاری بر همراهی قرارداد دوم با قرارداد اول را از بین برد و اسرائیلی ها توانستند حداکثر امتیازی که می خواهند از سادات دریافت کنند. نویسنده به خوبی شرح می دهد که چگونه تیم مصری (به جز سادات) از انعقاد قرارداد شاد نبود اما آمریکایی ها و اسرائیلیها با خوشحالی آن را امضا کردند. نهایتا مجلس مصر نیز با مخالفت اندکی این قرارداد را تصویب می کند و ظاهرا در همه پرسی مردمی هم رای می آورد. به این ترتیب مصر صحرای سینا را به دست می آورد اما آرمان فلسطین را رها می کند. وضعیت مصر دز آن زمان شبیه دیدگاه کسانی که سخن از نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر می دادند است که نمی خواستند برای فلسطین سربازان مصری کشته شوند وقتی می شود صحرای سینا را با یک قرارداد بدست آورد.نکته جالب اینجاست که فرانسوی ها هم به تیم مصری هشدار می دهد که برگ برنده شما عدم انعقاد قرارداد با اسرائیل است و باید اسرائیل تحت فشار بماند تا نهایتا صلح با فلسطین را بپذیرد اما اگر مصر جداگانه با اسرائیل سازش نماید صلح فلسطین تا آینده نا معلومی به تعویق می افتد.

در محضر استاد 1

در عرصه مسائل فکری عشق اولم مرحوم شهید مطهری بود و هنوز هم از شنیدن صحبت هایش و خواندن کتاب هایش لذت فراوانی می برم. اینکه هر روز مدت زیادی در اتوبوس هستم فرصتی شده تا دو سخنرانی از او را گوش کنم و شما را در یکی دو نکته آن شریک سازم.

حدیثی از پیامبر است که مبنی بر این مضمون که در خانه ای که سگ باشد یا عکس سگ باشد فرشتگان نازل نمی شوند. مرحوم مطهری می گفت که برخی علما این سخن را اینگونه تعبیر نموده اند که اگر روح انسان حامل اندیشه های ناپاک باشد در این صورت اندیشه های پاک را پذیرا نخواهد شد. توضیح اینکه من این احساس را ازدفتر مطالعات داشتم که پذیرش یک سخن صرفا منوط به اعتبار گوینده، قوت استدلال، قدرت اقناع و تبلیغات همراه با عرضه پیام نیست بلکه روحیات گیرنده نیز بسیار مهم در پذیرفته شدن کلام تعیین کننده است. اینکه کلام حقی شنیده نمی شود نباید ناامید کننده باشد شاید شخص مقابل ظرفیت پذیرش حق را ندارد.

همچنین مرحوم مطهری در سخنرانی خود پیرامون توکل و رضا به موضوع استخاره می رسد (کسی از او سوال می کند). ایشان جواب می دهد که من شخصا به استخاره اعتقاد دارم ولی این اعتقادم را نه از روی حدیث و روایت بلکه به تجربه کسب کرده ام یعنی روشی تجربی را در رد یا قبول آن در پیش گرفتم و نهایتا آن را پذیرفتم. در رابطه با اعتقاد خدا نیز ضمن توصیه به یادگیری روش های عقلی اما روش تجربی را در قبول وجود خدا پیشنهاد می کند به این معنی که ببین آیا این سخن خداوند در عمل کارگر می افتد که «والذین جاهدو فینا لنهدینهم سبلنا» یعنی کسانی که در راه ما جهاد کنند ما هم راه هایمان را به روی شان می گشاییم.

نرم افزارهای تحقیق و مقاله نویسی 1: Endnote

از این پس برخی نرم افزارهای قابل توصیه برای تحقیق و مقاله نویسی را در اینجا عرضه کنم. این نوبت دوست خوبم آقای دکتر محمدحسین رضازاده مهریزی زحمت کشیدند این مطلب را فراهم کردند.

در مقاله‌نويسي، دو دسته ابزارهاي نرم افزاري معمولا به كار مي‌آيند: ابزارهاي نگارش متن (مثل Word) و ابزارهاي ارجاع‌دهي يا همون مديريت ارجاعات (مثل EndNote). داخل مقاله، هرجا كه از منبعي استفاده مي‌كنيم، بايستي با فرمتي استاندارد به اون منبع اشاره كنيم (مثلا (March, 1991)) و در انتهاي مقاله مشخصات اون منبع رو بياريم: مثل متن زير:

March, J. G. 1991. Exploration and exploitation in organizational learning. Organization Science, 2(1): 71-87.

حالا چندتا مساله هست كه انجام اين كار رو به صورت دستي دشوار مي‌كنه

1-    اينكه بخواهيم براي هر منبعي، تمامي اين اطلاعات رو به دقت و با استاندارد خودش بنويسيم. دقت كنيد كه توي مثال بالا، حتما بايد شماره مجله اول بياد، بعدش توي پرانتز شماره مسلسل مجله و بعدش هم دوتا نقطه و بعدش شماره صفحه شروع تا شماره صحفه پايان، تهش هم نقطه. تازه بايد حتما اسم مجله توي اين فرمت، به صورت بولد باشه و ايتاليك. … خلاصه كلي قاعده داره.

2-    حالا اگر توي مقاله مون 50 تا مرجع داشته باشيم، براي هر كدوم بايد اين كار رو بكنيم.

3-    اين ليست منابع بايد به ترتيب باشن.

4-    يكي شون كه بخواهيم توي متن حذفش كنيم، بايد بريم آخر تو مشخصاتش رو توي ليست منابع حذف كنيم (كاري كه خيلي وقتها يادمون مي‌ره!)

5-    اگر يك مقاله جديدي رو خواستيم بنويسيم، باز  دوباره بايد حتي براي مرجع هاي تكراري، دوباره اينها رو بنويسيم. خوب شايد بگيد كه از مقاله اول كپي-پيست مي‌كنيم! اما نه جانم! خيلي وقتها مجله جديد، فرمت جديدي از رفرنس دهي رو طلب مي‌كنه. مثلا مثل زير:

MARCH, J. G. 1991. Exploration and exploitation in organizational learning. Organization Science, 2, 71-87.

دقت كنيد كه كلي مسايل فرق كرد. فاميل نويسنده با حرف بزرگه، اسم مجله بولد نيست، شماره مسلسل مجله حذف شده، دو نقطه نياز نيست،‌ به جاش كاما اومده!

خوب براي حل كردن اين مسايل، يك سري نرم افزار ارجاع دهي هست كه يكي از معروف‌ترينشون EndNote هست. اين نرم افزار اين امكان رو به ما مي‌ده كه هر منبعي رو كه مي‌خواهيم در مقاله ازش استفاده كنيم، يكبار براي هميشه مشخصات اصليش (يعني اون مواردي كه در ارجاع دادن توي مقاله معمولا مياد)، رو وارد ‌كنيم (شكل زير). خيلي وقتها اين كار به صورت اتوماتيك از روي وب‌سايت مجلات با يك كليك انجام مي‌شه. يعني وقتي كه يك مقاله اي رو روي وب سايت يك مجله‌اي پيدا مي كنيم و مي‌خواهيم دانلوود كنيم كه بخونيم، همونجا  مي‌تونيم با يكي دو تا كليك به ديتابيس نرم افزار EndNote واردش كنيم.

اين نرم افزار رو وقتي كه روي كامپيوترمون نصب مي‌كنيم، يك tool-bar توي محيط Word  اضافه مي‌كنه كه به ما اين امكان رو مي‌ده كه وقتي داريم توي محيط Word مقاله رو مي‌نويسيم، به هر جا كه رسديم كه مي‌خواهيم به يك منبعي ارجاع بديم، از گزينه Insert Citation استفاده مي‌كنيم

و منبعي رو كه قبلا توي نرم افزار واردش كرديم رو انتخاب مي‌كنيم و اون رو وارد مي‌كنيم. توي اين حالت، منبع در داخل متن به صورت استاندارد وارد مي‌شه و در انتهاي متن مقاله به صورت استاندارد، تماي اين اطلاعاتش وارد مي‌شه.

حالا فقط كافيه كه فرمت (Style) ارجاع دهي مورد نظر خودمون رو از منوي EndNote تغيير بديم (مثلا در بالا زير، گزينه Harvard انتخاب شده). با اين كار كل متن مقاله با فرمت جديد مرجع‌دهي مي شه. اين نرم افزار تقريبا تمامي فرمتهاي استاندارد مقاله نويسي رو توي خودش داره و فقط كافيه مثلا بگيم با فرمت هاروارد، ديگه خودش تمامي ارجاعات مقاله ما رو به شكل فرمت هاروارد درمياره.

حالا مثلا اگر يك پاراگراف از يك مقاله رو حذف كرديم، خود به خود، ارجاعاتي كه مربوط به اون پاراگراف بودند هم از انتهاي مقاله حذف مي‌شوند. همينطور كه داريم مقاله رو مي‌نويسيم، هر يك مرجعي كه داخل متن اضافه مي‌كنيم، خودش در انتهاي متن، و بر اساس ترتيب صحيح، مرجع رو توي ليست اضافه مي‌كنه. يعني ديگه وقتي كه مقاله رو نوشتيم، خود به خود ليست منابع مقاله درست شده است.

(اين متن بخشي از بسته آموزشي مقاله‌نويسي است كه توسط شركت ACEEX در حال آماده شدن و ارايه به بازار است). براي اطلاعات بيشتر در مورد بسته آموزشي مقاله نويسي به وب‌سايت شركت www.editingexperts.ir  مراجعه بفرماييد)

زندگی در ایران و خارج

من خودم خیلی مایل بودم که مدتی را خارج از کشور زندگی کنم تا ورای تصویر تلویزیون ایران و یا سینمای هالیود، واقعیت زندگی غربی را ببینم. به همین دلیل، دیگران را برای زنگی کوتاه مدت ترغیب می کنم و تحصیل را روشی مناسب برای این راه می دانم. شاید یکی از مهمترین یافته هایی که من از این سه سال زندگی کردن پیدا کردم این بود که تصور ایرانی ها از ایران و خارج درست نیست به این معنا که ایران را بدتر از چیزی که هست می پندارند و غرب را بهتر از چیزی که هست. برای همین نارضایتی از وضع موجو در ایرانی ها شدید است و داشته های خود را نمی بینند. به همین دلیل وقتی می گویم که قصد دارم به زودی برگردم برای دوستانی که خارج هستند مفهوم و ملموس است اما برای دوستان داخل کشور سوال برانگیز. هم اکنون سعه صدر بسیار بیشتری در مواجهه با ناملایمات زندگی داخل کشور دارم در حالیکه قبلا واقعا از زندگی در ایران معذب بودم. الان می فهمم که اینجا (لااقل اروپای قاره ای) نیز صددرصد نیست و هرجا مشکلات خاص خود را دارد.

مثال بزنم: من چهار ماه است که از بلژیک خارج شده ام. چهارماه است که منتظرم هزینه گازی که برای گرمایش خانه استفاده کردم مشخص شود تا بپردازم تا پولی که صاحب خانه بلوکه کرده آزاد شود. هنوز خبری از اداره گاز نشده است در حالیکه این امور در ایران بسیار منظم تر وبوروکراسی آن بهتر است.همسایه ما که زنی بلژیکی بود به من گفت که بابت گرمایش تابستان فاکتوری معادل 1500 یورو دریافت کرده در حالیکه در تابستان شوفاژها خاموش است. اعتراض کرده و گفته اند باید مکتوب باشد و بعد از گذشت 8 ماه هنوز جوابی نگرفته است. دوست خودم که خانه ای اجاره کرد سه ماه طول کشید تا بالاخره آب گرم آن را تشکیلات اداره برق و آب و گاز به راه انداختند و سه ماه برای استحمام دچار مشکل بود. نمی خواهم سیاه نمایی کنم اما می خواهم بگویم که اینجا نیز صددرصد نیست. چیز دیگری است که زندگی در اینجا را پذیرفتنی تر از زندگی در ایران می کند و آن چیز به نظرم ریشه در سیاست ایران و فرهنگ ایران دارد که بعدا به آن خواهم پرداخت.

دوره های کاربردی فوق لیسانس

هرچقدر که من افراد را از خواندن دکترا پرهیز داده ام، آنها را به خواندن فوق لیسانس های کاربردی آنهم در اروپا ترغیب کرده و می کنم. جزو بهترین سرمایه گذاریها خواندن یک فوق لیسانس فاینانس یا بانکداری یا بیمه و امثالهم است. در اینجا چند نمونه از چنین برنامه هایی را معرفی می کنم. پیش از هرچیز باید بگویم که مهد این برنامه ها کشور انگلیس است اما در این کشور برای تحصیل باید شهریه زیادی بپردازید و هزینه زندگی نیز در شهرهای بزرگ آن بالاست. علاوه بر این، چون این برنامه ها کاربردی هستند معمولا برای ثبت نام باید پول زیادی پرداخت کرد. در این سه برنامه ای که من معرفی می کنم شهریه یا خیلی پایین است و یا اصلا دریافت نمی شود.

1- کالج کارلو آلبرتو: این موسسه در شهر تورین ایتالیا قرار دارد و دوره فاینانس و بیمه (مدیریت ریسک) ارائه می کند. ساختمانی زیبا، شهری قشنگ (شهر مونکالیری نزدیک تورین)، برنامه ای منسجم و نسبتا سنگین، اساتید خارجی (خارج از ایتالیا) و پشتوانه مالی حسابی از جمله اموری هستند که آنجا را از بقیه متمایز می کند. من خودم دوره مدیریت ریسک آن را دنبال می کنم و آنرا بسیار قابل توصیه می دانم. ده سالی است که عده ای تصمیم گرفته اند که این موسسه را به یک مرکز علمی معتبر و شناخته شده در سطح جهان تبدیل کنند و دارند موفق می شوند. حجم سخنرانی ها و برنامه های علمی آن بسیار جالب و شگفت آور است (اگر کسی دکترای اقتصاد می خواهد بخواند جای واقعا مناسب و قابل توصیه ای است).مرحله اول پذیرش آن شروع شده است. نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که این برنامه، در واقع نوعی quantitative finance or mathematical finance به شمار می رود و شدیدا متکی به روش های ریاضی است و ماهیت آن با برنامه های MBA in Finance متفاوت است. به همین دلیل هر ساله تعدادی از دانشجویان که نمی توانند از پس امتحانات برآیند اخراج می شوند.

2- دانشگاه کاتولیک لوون. این دانشگاه قدیمی بلژیک در شهر لوون در نزدیکی بروکسل قرار دارد (آن را با کاتولیک لوونی که در لوون جدید هست اشتباه نگیرید). از نظر من بلژیک در همه زمینه ها یک سروگردن از ایتالیا بالاتر است و این امر درمورد دانشگاه های آن نیز صدق می کند. لذا حدس می زنم که دوره فاینانس و بیمه آنجا از دوره کالج کارلوآلبرتو که شاید بهترین برنامه ایتالیا باشد نیز بهتر است. شهریه این دانشگاه ها هم ناچیز است (3000 یورو)

3- گزینه سوم دوره ای دو ساله بانکداری و فاینانس در دانشگاه کاتولیک میلان است. این دانشگاه این عیب را دارد که در شهر گران (و به نظرمن نازیبای) میلان قرار دارد و دوسال طول می کشد. اشتهار چندانی ندارد ولی اینها مهم نیست. مهم این است که شهریه کمی پرداخت خواهید کرد و چیزهای کاربردی زیادی خواهید آموخت.

حق الزحمه من هم وقتی مدیر مالی شدید بدهید!!!

تعطیلات رسمی در ایران و جهان

در ایران حدود 20 روز تعطیل رسمی داریم که از همه کشورهایی که من لیست شان را دیدم بیشتر است. تعطیلات رسمی در کشورهای معروف دیگر به این شرح است:

10 روز: کانادا و هلند

11 روز: نروژ و رومانی

12 روز: بلغارستان ، ایتالیا، ایرلند و لوکزامبورگ، لهستان، روسیه، سوئد، ترکیه، آمریکا

13 روز: چک، دانمارک، فرانسه، فنلاند، اسرائیل

14 روز: بلژیک، پرتغال، اسلونی، کرواسی

15 روز: اطریش، یونان،

16 روز: اسلواکی،

17 روز: آلمان، اسپانیا

18 روز: انگلیس

19 روز:سوئیس

با این وصف روشن می شود که این ادعا که تعطیلات ما مشابه بقیه کشورهاست ادعایی درست