دوستانی که ناخوشایندی من از خاتمی و امثالهم را درک نمی کنند کافی است نگاهی به عملکرد حزب عدالت و توسعه در ترکیه بیاندازند. مقدمتا بگویم که یکی ازجامعه شناسان معروف فرانسوی، اگر اشتباه نکنم بوردیو، چندسال پیش به ایران آمده بود و بعد از بازدید گفته بود که توصیه می کنم به ترکیه دقت کنید. ترکیه آینده ایران و مشکلاتش را نشان می دهد. به نظرم ترکیه نه تنها آینده بلکه مشکلات و راه حل زمان حال ایران را نیز نشان می دهد.
نیازی به ذکر نیست که در هر دو کشور اقلیتی ایدئولوژیک (یک سو اسلام یک سو لائیسیسم) قدرت را به ناحق در اختیار دارند و به زور نمی خواهند بگذارند که نظر اکثریت حاکم شود با این فرق که در ترکیه سیاست مدارانی به معنای واقعی داریم که مردانی جدی هستند و سیاست برای آنها امری جدی است ولی در اینجا اصلاح طلبانی خاتمی گونه داریم که نه تنها افرادی محکم و جدی نیستند بلکه سیاست را امری غیرجدی می پندارند…. .
تحولات اخیر ترکیه را باید با حساسیت بیشتری دنبال کرد. از یک سو در انتخابات جدید نیز حزب عدالت با فاصله زیاد پیروز انتخابات شد که اهمیت بسیار دارد. این احتمال می رود که الگوی ژاپن در ترکیه نیز تکرار شود به این معنی که چند دهه یک حزب پیروز انتخابات گردد (این امری مغای با دمکراسی نیست). حزب عدالت و توسعه واقعا محبوب است و جامعه ترکیه واقعا مذهبی است یعنی اکثریت با مذهبیون است نه لائیک ها.
نکته دوم که خیلی مهم است پیگرد قضایی کسانی است که در طرح کودتا دست داشتند. اخیرا کسانی بازداشت شدند که سالها انسانهای سیاسی را در گوشه و کنار کشور ترکیه بی پروا می کشتند (چیزی شبیه و بیش از قتل های زنجیره ای). در مصاحبه ای در روزنامه زمان (که در هواپیما در اختیارم قرار گرفت) از قول یکی از روشنفکران ترکیه می خواندم کسانی دستگیر شدند که به خیالمان هم نمی رسید روزی کسی بتواند آنها را دستگیر کند. تصور کنید مثلا روزی بشنوید برادر حسین دستگیر شده!. این پیگردهای قضایی در ترکیه علائمی است که نشان می دهد این حزب نه تنها قدرت را از دهان اژدها بیرون آورده و توانسته آن را حفظ کند بلکه خود اژدها را دارد آرام آرام به بند می کشد. تحلیل یکی از دوستان این بود که رهبران حزب خیلی خوب با کارت عضویت در اتحادیه اروپا، احتیاج آمریکا به ثبات در شمال عراق و روی کار آمدن اوباما، میانجیگری میان اسرائیل و سوریه بازی کردند و توانستند حمایت های خارجی را برای پیشبرد پروژه پیگیری قتل های مذکور و طرح کودتا به دست آورند. آیا حزب عدالت خواهد توانست تا آخر پیش رود؟ باید با دقت اوضاع آنجا را زیر نظر داشت.
یک نکته فرعی: با بحران جهانی و مشکلات اقتصادی کشورهای بلوک شرق، اتحادیه اروپا از گسترش سریع خو پشیمان شده و حسرت می خورند که کاش با درایت و آرامش بیشتری این عضویت ها را انجام داده بودند. این امر این پیام را برای ترکیه داشت که طرح عضویت در اتحادیه اروپا لااقل تا 5 سال آینده منتفی است.
در فرودگاه استامبول با یک ترکیه ای که دارای دکترای مدیریت بود صحبت کردم و گفتم که دوستی می گوید طیب اردوغان از قدرت خود سوء استفاده کرده و ثروت زیادی بهم زده. می گفت او قبل از نخست وزیری شرکتی داشت که توزیع شکلات را بر عهده گرفته بود. با مشهور شدن شکلات مذکور، آن شرکت هم سود زیادی کرد و این سود نصیب اردوغان شد. می گفت که فساد تهمتی است که روزنامه های طرفدار اسرائیل به اردوغان می زنند تا وی را ترور شخصیتی کنند حال که نمی توانند در انتخابات حریفش شوند…… من شخصا قضاوتی ندارم و نمی توانم قضاوت کنم. هر دو دیدگاه را منعکس کردم. شاید اخلاقا بهتر بود که اصلا هیچ کدام را نمی گفتم و ذهنیتی اصلا ایجاد نمی کردم. در نبود دستگاه قضایی مستقل هیچ وقت راست و دروغ این حرفها مشخص نمی شود.