شيوه مطرود دانشجويان زنجان

اين روزها فيلم رسوايي معاون دانشجويي زنجان در اينترنت هست و دائما داونلود شده و پخش مي شود اما به نظر من اقدام دانشجويان دانشگاه زنجان در ايجاد تله و فيلم برداري از قضيه و ايجاد رسوايي از اساس غيراخلاقي بود. اين شيوه عملكرد دانشجويان دانشگاه زنجان مرا ياد جمهوري اسلامي و برخوردهايش با مخالفينش مي اندازد. اگر دانشجويان زنجان با معاون دانشجويي اختلاف سياسي دارند بهتر بود صرفا در همان عرصه با وي مقابله مي كردند. كشاندن اين تقابل سياسي به مسائل شخصي بسيار منفور و زشت است. به خاطر دارم كه در جمهوري اسلامي وقتي مي خواستند و مي خواهند يك مخالف سياسي را حذف و ترور شخصيت كنند به جاي طرح مخالفت سياسي مشكلات جنسي و شراب خواري و اعتياد وي را مطرح مي كردند. آن زمان با خود مي گفتم كه چه نيازي به اينكارهاست. اگر حكومت در ادله اش قوي است نيازي ندارد تا براي كنار زدن كسي دست به چنين تهمت ها و بدنام كردن هايي بزند. در مورد دانشجويان زنجان نيز همين فكر را مي كنم.

به تجربه آموختيم كه اسير منطق دشمن شدن به مراتب بدتر از پيروي كردن از دشمن در موارد خاص است.

تاثیر محل تحصیل بر شخصیت

این نکته را به تجربه دریافته ام و از دیگران هم تایید آن را می شنوم ولی شاید به خوبی نتوانم آن را توجیه کنم. به تجربه احساس کرده ام کسانی که تحصیلات دانشگاهی شان را در جاهای خوبی انجام می دهند به لحاظ شخصیتی در وضعیت بهتری قرار دارند. داستان این است که آنها در عنفوان جوانی در دانشگاه هایی تحصیل کرده اند که مورد احترام قرار گرفته اند و تحقیر نشده اند. لذا مناعت طبع در وجودشان رسوخ کرده و به طور طبیعی به دیگران هم از این روزن نگاه نمی کنند. طبع بلند و بلندهمتی به آنها کمک می کند تا مجالی برای کارهای بزرگ فراهم کنند و با تنگ نظری مانع از شکوفایی استعدادهای دیگران نشوند. تحقیر نشده اند که بخواهند این عقده را بر دیگران تخلیه کنند. وقتی با آدمها چنین رفتاری انجام دهی آنها نیز واکنش مناسب نشان می دهند و رفتارهای عزتمند بروز می دهند. متاسفانه در مقابل این وضعیت کسانی هستند که در شرایط نامناسبی دوران تحصیل خود یعنی دوران جامعه پذیری و شکل گیری شخصیت را می گذرانند. من بارها تاسف خورده ام به حال کسانی که دانشگاه محل تحصیل شان خانه ای بوده که دانشگاه آزاد اجاره کرده و به زور در آنجا کلاس برقرار نموده است. من شاهد این وضعیت بوده ام که وقتی می خواستم امتحان میان ترم بگیرم مسئول آن شعبه دانشگاه می گفت که چرا ما کاغذ بدهیم. بگویید خود دانشجو کاغذ بیاورد. ظاهرا همین وضع در الزهرا نیز وجود دارد.

تقسیم ریسک میان کارفرمایان و پیمانکاران

در دو سال اخیر که قیمت فولاد در بازارهای جهانی تغییرات شدیدی یافت اختلافات فراوانی میان کارفرمایان و پیمانکاران ایجاد شد چرا که پیمانکاران اکثرا معتقد بودند که با قراردادهای قبلی متضرر شده اند. در برخی موارد کارفرمایان تعدیلات مذکور را قبول کردند (نظیر شرکت نفت ایران) و در مواردی زیر بار آن نرفتند (مثل موردی که شرکت توتال کارفرما بود و یکی از بستگان ما پیمانکار آنها). بهر حال اختلافات زیادی ایجاد شد.

حال سوال این است که از این پس قراردادها باید چگونه منعقد گردد؟ پاسخ به این سوال را از آموزه های حقوق و اقتصاد می توان یافت. بر اساس آموزه های آن می دانیم کسی باید ریسک را بر عهده بگیرد که با هزینه کمتری قدرت پیش بینی و مدیریت آن را در اختیار دارد. از سوی دیگر یک اصل حقوقی وجود دارد مبنی بر اینکه هزینه ها را باید جیب بزرگتر بپردازد. بر اساس ترکیب این دو اصل می توان به فرمول زیر رسید:

نوسانات قیمت فولاد و دیگر نهاده های تولید در محدوده 10% بر عهده پیمانکار و بیشتر از آن بر عهده کارفرما خواهد بود.

با این روش پیمانکار انگیزه خواهد داشت تا با سرعت بیشتری کار را انجام داده و با دقت بیشتری هزینه ها را تخمین زده و بی دلیل در مناقصه کم نمایی هزینه نکند و همچنین برنامه مدیریت انبار و انباشت مواد اولیه را اجرا کند.

نکات خواندنی از مصاحبه هوشنگ امیراحمدی

  • بي ترديد مجلس فعال تري نسبت به مجلس هفتم خواهيم داشت…..اين بيشتر برمي گردد به شخصيت علي لاريجاني………اين مجلس بيشترين شباهت را به مجلس پنجم خواهد‎ ‎داشت.
  • نوع اصولگرايي که الان درجمهوري اسلامي مطرح است ‏حتي با اصول گرايي دوسال پيش‎ ‎هم متفاوت است. فکر نمي کنم ديگر بتوان لاريجاني را اصول گرا خواند……..اينها متوجه‎ ‎واقعيت ها شدند و خيلي به صورت عملگرايانه عمل ‏مي کنند چرا که نگران آينده‎ ‎کشور و جمهوري اسلامي هستند.
  • اگر فکر می کنید احمدی نژاد تندرو است به این معنی است که تندروهای داخل کشور را ندیده اید……… الان شکافی میان اردوگاه اصولگرایان افتاده که موجب تکه پاره شدن آنها گردیده است……. تنها اشتراکشان در این است که در یک راس به هم می رسند.
  • کيهان الان از دولت انتقاد مي کند. درحالي که براي همين کيهان احمدي نژاد ايده آل بود.
  • در جریان هستم و می دانم که احمدی نژاد به سرعت در حال نزدیکی به آمریکاست. در آینده نزدیک نمایندگان دو مجلس یکدیگر را ملاقات خواهند کرد……… احمدی نژاد به هر دری می زند اما اینکه وضع بدتر شده یکی از دلایلش همین اسرائیل بود که تنش های زیادی ایجاد کرد.
  • ‏فرق احمدي نژاد با فردي مثل خاتمي اين است که خاتمي مي گفت‏‎ ‎شما آمريکايي ها آدم هاي خوبي هستيد ومن ‏خيلي دوست دارم با شما حرف بزنم‏‎ ‎اما نمي زنم. اما احمدي نژاد برعکس خاتمي به آمريکايي ها مي گويد ‏شما آدم‎ ‎هاي بدي هستيد وبد مي کنيد اما من با شما حرف مي زنم……………
  • تحليل احمدي نژاد مبتني براين موضوع است‎ ‎که خاتمي يک سال غني سازي اورانيوم را متوقف ‏کرد و هيچ چيزي گيرش نيامد. آخرش هم خود خاتمي برنامه غني سازي را آغاز کرد………اگر من همان کار را بکنم نتيجه اي نخواهد داد……..
  • بسته مشوقي را که الان آمريکا حاضر است به ايران بدهد تا غني سازي را‏‎ ‎تعليق ‏کند شايد بيست برابر بسته اي است که به خاتمي پيشنهاد کردند.
  • ‎ ‎احمدي نژاد اصلا گوش به حرف کيهان نمي ‏دهد. کيهان حرف خودش را مي زند و مي‎ ‎داند که احمدي نژاد کاري به کارش ندارد.
  • اين مجلس احمدي نژاد را در ‏تنگاي زيادي‎ ‎در رابطه با تصويب قرار خواهد داد وبه نظر مي رسد ترتيبات جدي تري دررابطه‏‎ ‎با هزينه ‏کردن درآمدهاي نفتي اتخاذ کند وتا جايي که بتواند نخواهد گذاشت‏‎ ‎دولت به همين سادگي پول هاي به دست ‏آمده را خرج کند. لاريجاني اين کار را‎ ‎مي تواند بکند درحالي که حداد قادر به انجام اين کار نبود.

  • لاريجاني در مقام رياست مجلس تلاش‎ ‎نخواهد کرد که در افواه عمومي با احمدي نژاد ‏برسر مساله هسته اي درگير شود‎ ‎واگر بخواهد واقعا تاثيري بگذارد تلاش خواهد کرد با انتقال مواضعش به ‏آيت‎ ‎الله خامنه اي تغييرات مورد نظر خود را دنبال کند. او شايد بتواند به آقاي‎ ‎خامنه اي بقبولاند که بالاخره ‏بايد جايي مصالحه کرد.

  • اگر احمدي نژاد فردا غني ‏سازي را متوقف کند و امتيازي‎ ‎را که آمريکايي ها مي خواهند به آنها بدهد اسراييلي ها هم فکر خواهند کرد‏‎ ‎که او دموکرات خواهد بود. آمريکا دنبال امتيازي است که هر کسي به او بدهد‏‎ ‎آدم خوبي است.

  • به نظرم آيت الله خامنه اي تاکيد زيادي‎ ‎روي حدادعادل نخواهد کرد چرا که وي ‏کسي نيست. حداد آدم خوبي است ولي پايه‎ ‎قدرت ندارد. احمدي نژاد سپاه وبسيج را دارد اما حداد تنهاست. تنها ‏قدرت‎ ‎حداد رابطه رابطه سببي او با آيت الله خامنه اي است……… اگر قراراست‎ ‎از احمدي نژاد دور بشويم، به سوي قاليباف خواهيم رفت.

  • دارم درايران دعواي ايدپولوژيک در حال از بين رفتن است. اسلام گرايي به معناي به عنوان يک ‏جريان فکري سياسي – نه جريان فکري مذهبي- در‏‎ ‎حال اضمحلال است ونقش خود را به يک جريان ‏فراايدپولوژي مي دهد ويک جريان‎ ‎عملگرايي درون آن شکل مي گيرد.

  • واقعا مشکل آمريکا وايران‎ ‎مشکل سياسي وديپلماتيک نيست. بلکه مشکلي است که پيامدهايش وراي اين رابطه‎ ‎مي رود. هم براي جريان هاي داخلي کشور هم براي روابط ايران با نيروهاي‎ ‎اسلامي خارج از مرزهاي ‏خودش و هم رابطه ايران با بقيه کشورها درمنطقه…….. اما به نظرم درايران اندک اندک به اين نتيجه مي رسند که پروژه رابطه با‏‎ ‎آمريکا يک پروژه جناحي ‏نيست بله پروژه اي ملي است

  • همه مشکل ايران وآمريکا مربوط به هفت هشت ماه آينده است. من معتقدم شش ماه آينده بسيارنگران کننده ‏است. اين شش-هفت ماه، زمان سياستگذاري نخواهد بود بلکه ماههاي اتفاقات خواهد بود. يعني به جاي‎ ‎اينکه ‏سياست تعيين کند چه اتفاقي در رابطه ايران وامريکا پيش خواهد آمد، اين حوادث برنامه ريزي شده خواهد ‏بود. به همين دولت ايران هم خيلي نگران‏‎ ‎است که حادثه اي رخ دهد که هيچ کنترلي بر روي آن ندارد به ‏وجود بيايد و آن‎ ‎باعث يک حرکت نظامي ازسوي آمريکا شود
  • من همين جوري براي خودم به ايران نرفته بودم. من با‎ ‎برنامه مفصل تري رفته بودم و از طرف ايران ‏اقدامات لازم براي اينکه من‎ ‎سالم بروم وبرگردم انجام شده بود.

  • اگر اين چند ماه را سالم سرکنيم دررابطه ايران‎ ‎وآمريکا در دولت بعدي حتما يک خبرخوش خواهيم داشت

شرکت های شکارچی نخبه

اين روزها (يعني شش ماه قبل، زمان نوشتن اين مطلب!) در شرکتی که کار می کنم به شدت گرفتار این مسئله هستیم که نیروهای خوب و با تجربه ای را جذب کنیم و برای اینکار می بینیم که با چه محدودیت هایی روبرو هستیم. در ابتدا به نظر مسئله خیلی ساده است اما وقتی می بینیم که کل مجموعه ما منحصر به ارتباطات شخصی است و افراد قوی نیز معمولا خود به اندازه کافی گرفتارند که حاضر نمی شوند به جای جدیدی  بروند، ابعاد مشکل برایم واضح تر شد. برای حل مسئله متوجه شدیم که در ایران چند شرکت هستند که کارشان شناسایی و شکار نیروهای نخبه و با تجربه است. آنها یک بانک اطلاعاتی از افراد قوی فراهم می کنند و اگر چنین نیروهایی را بخواهید به شما معرفی می کنند در مقابل به اندازه یک یا دو حقوقشان را از شما طلب خواهند کرد.