توسعه کارخانه سازی نیست

دوستی در یک جلسه تمثیل زیبایی بکار می برد. می گفت اگر از دریای خزر تا خلیج فارس لب به لب کارگاه و کارخانه بنا شود اما توجیه اقتصادی و سودآوری در کار نباشد، توسعه ای ایجاد نشده است.

من اضافه می کنم که اگر شما تنها یک نهاد مالی نظیر بیمه ایجاد کنید که ساختمان و تجهیزات چندانی نمی برد اما بسیار سودآور باشد، به توسعه یافتگی نزدیک تر شده اید.

این را نوشتم تا اشکال تصوراتی که توسعه را با ساخت چیزهای فیزیکی دهن پرکن و چشم خیره کن یکی می دانند را برجسته کنم. در این راستا این مطلب را در روزنامه نوشتم.

سرمقاله دوني 3

  • در اين مقاله مقايسه اي اجمالي از تفاوت اقتصاد و سياست عرضه كردم.
  • در اين سرمقاله روزنامه موضوع سرعت تصميم گيري هاي اقتصادي را مورد بررسي قرار دادم.
  • عنوان اين مقاله توسعه به مثابه توان حل مسئله است كه به نظرم توصيف جالبي از توسعه است و مفهوم آن را وامدار دكتر صالحي اصفهاني هستم.
  • در اينجا نيز گزارش رئيس جمهور پيرامون تورم را به اجمال نقد كرده ام

مقايسه ايران و آمريكا از ديد ابراهيم نبوي

در آمريكا هر چه قدر هم كه يك احمق روي كار بيايد كار از يك حدي خرابتر نمي شود ولي در ايران هرچقدر هم كه يك فرد باهوش سركار بيايد كار از يك حدي بهتر نمي شود.

حرف درستي است اما چرا؟

اينجاست كه حرف نهادگراها جدي مي شود. نهادها هستند كه چارچوب رفتار انسانها را ايجاد مي كنند و اثرات بلندمدت برجا مي گذارند. تا وقتي نهادهاي خراب در سياست ايران شكل گرفته از عهده افرادي كه در چارچوب كاركنند خيلي چيزي بر نمي آيد

دمكراسي روشي براي سهيم شدن در منافع

همكاري داشتم كه در موضع اپوزيسيون صحبت مي كرد و انتقاد مي نمود. بعد از يكي دو سال ديدمش. فهميدم رئيس دفتر مدير همان مركز شده است. طبيعتا حقوق و مزايايش تغيير جدي كرده است. از مصاحبت با او تغيير زيادي را احساس كردم. حال از موضع پوزيسيون صحبت مي كرد و از لزوم محتاط بودن در عمل و تغييرات بطئي و …. . اين تغيير منش چيز بدي نيست. عجيب هم نيست. او را در منافع شريك كرده اند. راز پايداري دمكراسي همين است كه امكان شريك كردن افراد بيشتري را در منافع موجود فراهم مي كند. روشن است كه وقتي كشوري فقير باشد چيزي براي تقسيم كردن نخواهد بود. لذا يك رابطه مستقميم ميان دمكراسي و ثروت جوامع ديده مي شود.

سرمقاله دوني 2

  • در اين مقاله مسئله ماليات پليس را مطرح كردم و تلاش كردم مفهوم كالاي عمومي را واكاوي بيشتر كنم.
  • در اين مقاله اثرات قيمت بالاي نفت بر اقتصاد واردكنندگان نفت را اعم از توسعه يافته و در حال توسعه به شكلي خيلي خلاصه مرور كردم.
  • موضوع اين مقاله تضعيف يورو در برابر دلار بود و براي نوشتنش از دو مقاله منكيو و كروگمن استفاده كردم و خلاصه خواستم بگويم مسئله اقتصاد سياسي است نه فقط اقتصادي
  • در اينجا مي توانيد بخش اول از ترجمه مقاله بوكانان در معرفي انتخاب عمومي را ببينيد.

میانسالگی

منکیو در مطلبی که به مناسبت پنجاهمین سال تولدش نوشته این جمله را آورده:

Some years ago, I read on a birthday card that you know you are old when you spend more time thinking about money than sex.

به نظر من اصل حرف درست است اما به اعتقاد من این معیار شاخصی است برای مرز جوانی و میانسالی و نه پیری. پیری شاخص دیگری می طلبد. پیشنهاد شما چیست؟

مغالطه اي در باب انقلاب ايران

در سالهاي اخير و خصوصا اين روزها بسيار تلاش مي شود تا چنين جا انداخته شود كه مردم ايران انقلاب كردند چون شاه رفتار غيرمذهبي داشت و يا چون حكومت مذهبي مي خواستند يا حتي چون وابسته بود.

به نظر من همه اين تحليل ها غلط است.مردم شاه را نمي خواستند چون مستبد بود. وقتي مردم از استبداد او رنجيده بودند دنبال دستاويزي مي گشتند تا اين دشمني خود را هم بهتر توجيه كرده و هم بهتر ترويج كنند. اينجاست كه پاي دين به ميان آمد.متاسفانه مسئولين حكومت موجود اين واقعيت را هم بد فهميدند و هم بد مي فهمانند و به همين دليل راه غلطي را در پيش مي گيرند. از اینرو گمان مي كنند كه چون مردم ديگر حكومت ديني دارند حاضر نخواهند بود تظاهرات توده اي عليه جمهوري اسلامي بكنند.

ساختمان پزشكان يا بيمارستان

دوست خوبم كه در امر مشاوره مديريت توانمند است تمثيل جالبي را بكار مي برد. يك موقع چند نفر مي خواهند مستقل كار كنند اما براي سرشكن كردن هزينه هاي ثابت با هم در يك مجموعه فعاليت مي كنند. نمونه مشخص اين افراد ساختمان پزشكان است كه هر پزشك مستقل فعاليت مي كند و احيانا مريض هايي را به هم ارجاع مي دهند اما منشي هاي مشتركي دارند. اما در بيمارستان وضع به كلي متفاوت است. يك مديريت بر كل مجموعه حاكم است و وقتي كه مريض وارد بيمارستان شد تحت مديريت واحد همه نيازهاي درماني اش برطرف مي گردد. سازمانهايي كه بخواهند خدمات جامع ارائه كنند بايد مدل بيمارستان را دنبال كنند.