گزارشی از سفر تهران

حدود یک ماه در تهران بودم. چند نکته که به ذهنم می رسد:
1- حرکت شهرداری تهران واقعا امیدوار کننده است. چند چیز خوشحال کننده دیدم که حسابی شارژم کرد. یکی اینکه بالاخره پادگان قلعه مرغی منتقل شد و به جای آن پارک، فضای سبز و مجتمع های مسکونی ساخته می شود. شاید شهرداری از این زمین بزرگ برای جابجایی خانه هایی که در مکان های نامناسبی قرار دارند استفاده کند. بالاخره عاقبت الامر این پادگانها از تهران می روند و فضای سبز تهران بیشتر می شود
2- انتهای اتوبان صیاد شیرازی باز شد و به میدان سپاه پیوند خورد. قرار دکتر داشتم در پاسداران. باور کردنی نبود که ظرف ده دقیقه تا یک ربع توانستم از بهارستان به آنجا بروم. از شادی در پوست نمی گنجیدم. الحق و الانصاف تهران را باید دیگر شهر اتوبان ها نامید. به نظرم این ویژگی منحصر به فردی برای تهران است که برای خارجی ها نیز جالب توجه خواهد بود. از همان ابتدا هم مشخص بود که نهایتا مقاومت در برابر تکمیل اتوبان صیاد شکسته خواهد شد. منتهی مردم بیپچاره چند سال سختی کشیدند تا اینکار انجام شد. شاید این مقاومت برای بالا بردن نرخ باشد. نمی دانم. هرچه هست نکته اساسی در این است که حکومت کارا این زمان ها را کمتر می کند اما در حکومت ناکارا این زمانها بیشتر می شود. آرزوی ما کارآمدی حکومت حاکم بر ایران است.
3- توسعه خطوط بی آر تی نیز خوشحال کننده است. در اتوبان ها جای مجزایی برای اتوبوس کشیده می شود. من که با اینکار کاملا موافقم. گرچه شاید مهندسین راه بگویند کیفیت اتوبان کاهش می یابد اما از سوی دیگر باید اثرات خارجی کسانی که ماشین شخصی می آورند بر کسانی که حمل و نقل عمومی استفاده می کنند را نیز در نظر گرفت. به این ترتیب دیری نخواهد انجامید که جابجایی با حمل و نقل عمومی در تهران به صرفه تر از حمل ونقل شخصی خواهد شد.
اساسا انتظارم از حکومت حاکم بر ایران پایین آمده است. دنبال تحولات آنچنانی نیستم. مدل شهرداری را می پسندم. در شعار شاید حرف های خوب یا غیرخوب بزند اما در مقام عمل، عقل مدرن و دانش شهرسازی و تجربه جهانی را قدر می نهد و به کار می بندد. به همین دلیل هم کارآمد است. حکومت می خواهد دینی باشد یا نباشد این خیلی مهم نیست برای من مهم این است که بتواند در عرصه حکمرانی عقلایی عمل کند.
4- چیزی که این بار برای اولین بار توجهم را جلب کرد بی هویت بودن برخی مناطق تهران از جمله آریاشهر (صادقیه) یعنی محل زندگی خودمان است. اولین بار بود که احساس کردم چقدر این مناطق زمخت و بی هویت و بی روح شده اند. چنین وضعی در مناطق دیگر تهران به این شدت دیده نمی شود. به نظر انبوه مهاجرت به تهران تاثیر خود را در این منطقه به شکل روشنی نشان داده است. مغازه های ناهمگون با هم با سردرهای رنگارنگ و بی تناسب، ویترین های زشت و …. . شاید در میان شهرهای دور و بر، کرج نمونه گویای بی هویت بودن است. واقعا چرا کسی ساختمانی نمی سازد که معماری بدیعی داشته باشد؟ هنوز که هنوز است بعد از سالها، برج موجود در میدان آرژانتین تنها ساختمان متفاوتی است که ساخته شده. هیچ کس ذوقی برای این امور ندارد؟ شهردای فکری برای این قضیه نمی کند؟
5- دوستان لطف می کنند و افطار تدارک می بیینند و مراهم دعوت کردند. منتی بود بر من و منت دارشان هستم ولی احساس می کنم که این مراسم کمتر از سالهای گذشته «حال» می دهد. چه مان شده؟ آیا مشکل در سازماندهی کار است؟ خودمان عوض شدیم؟ خانوادگی شدن مراسم آن را رسمی و کم روح کرده است؟ فرصت هر دیدار آن قدر کم است که صرفا به خوش و بش های رسمی و متعارف می رسد. این که آدمی بتواند به ضمیر دوستش راه یابد و حرف های دوستانه بزند زمان بیشتری می طلبد که در این مراسم ظاهرا به راحتی دست نمی دهد. شاید این حرف ها بود که چنین جمع هایی را شیرین می کرد.
6- آنقدر در این سفر گرفتار ویرایش کارهای آماده انتشار و کارهای اداری شدم که توفیق دیدن بسیاری از دوستان از دست رفت. اگر زنده ماندیم و موفق شدیم سال دیگر.

فرصت های تحصیل در رشته اقتصاد در ایتالیا

از امسال دانشگاه میلان با چند دانشگاه دیگر در شمال ایتالیا مشترکا برنامه دکترا ارائه می کنند. به این ترتیب امکانات این دانشگاه ها رویهم ریخته می شود و برای دانشجویان جدید فرصت های بیشتری فراهم می گردد. برای کسب اطلاعات بیشتر به اینجا نگاه کنید. این زمان معمولا زمانی است که برای رشته دکترا اقتصادی مدارک می پذیرند:
http://www.laser.unimi.it/index.php/laser.html
دانشگاه کاتولیک میلان هم اطلاعیه پذیرش دانشجوی دکتری اقتصاد (همراه با بورس) منتشر کرده است:
http://scuoledidottorato.unicatt.it/economia_management_2046.html/economia_management_2085.html
یک برنامه دکترای اقتصاد بخش عمومی هم در دانشگاه کاتولیک ارائه می شود که آنها هم جداگانه بورس می دهند و دانشجو می پذیرند. برای اطلاع بیشتر به اینجا نگاه کنید:
http://scuoledidottorato.unicatt.it/defap/?rdeLocaleAttr=en

فرصت های تحصیل در رشته های علوم اجتماعی

امسال نیز مثل هر سال مدرسه عالی علوم اجتماعی دانشگاه میلان در رشته های جامعه شناسیٰ‌علوم سیاسی مدیریت و مطالعه نیروی کار دانشجوی دکترا همراه با بورس تحصیلی می پذیرد. بازهم مثل سالهای قبل تعدادی سهمیه برای دانشجویان خارجی در نظر گرفته شده است. مهلت ارسال مدارک آخر آگوست یعنی آخر ماه رمضان است. مزیت امسال این است که اکثر مدارک را می شود از طریق ایمیل ارسال کرد. برای اطلاعات بیشتر اینجا را نگاه کنید:
http://www.graduateschool.unimi.it/call_2011_12.html