اگه یه کاره ای بودم 2

من اگر یک کاره ای بودم و قرار بود طیف وسیعی از مدیران را جابجا کنم اول به شکل عمومی و علنی و شفاف یک تقسیم بندی بین مناصب سیاسی و تخصصی ایجاد می کردم.
بعد در مورد مناصب تخصصی یک قاعده می گذاشتم و سعی می کردم که به آن ملتزم شوم و هزینه اش را هم بپردازم.
مثلا این قاعده را می گذاشتم که
1- اگر کسی بیش از 10 سال در هر پستی قرار داشته مسئولیتش تمدید نخواهد شد
2- اگر کسی در گذشته به مسئولیت جایی منصوب شده و سابقه تحصیلی یا تجربی اش ربطی به حوزه تخصصی اش ندارد برکنارش می کردم با این اتهام که اتوبوسی آمده و شایسته سالاری رعایت نشده است
3- قانون می گذاشتم که انتصاب های جدید از افراد داخل همان سازمان صورت خواهد گرفت. این امر شاید دست آدمی را در مواردی ببندد اما مثل ارتش که یک قاعده می گذارند که بعد از چند سال چه ارتقایی خواهی گرفت و این نظم ارتقا امید به تداوم خدمت را فراهم می کند، در سازمان ها نیز باید نظام انتصاب مسئولیت های عالی به نحوی باشد که ماندگاری افراد در سازمان ها را تشویق کند و افراد امید داشته باشند که اگر 20 سال در یک سازمان بماننند و سردوگرم آن را بچشند بعد به محصول آن خواهند رسید. محصولاتی از این دست تنها از محل احزاب و ارتباطات شخصی با مسئولین فراهم نخواهد شد.
گام دیگری که مکمل اقدامات فوق خواهد بود این است که آیین نامه حقوق و دستمزد و بهره مندی از امکانات باید بسیار شفاف شود. در کشورهای خارجی حقوق و مزایای مدیران بخش عمومی علنی است چون در عرصه عمومی کار می کنند و همه باید بدانند که فلان رئیس دستگاه دولتی مثلا رئیس مرکز آمار چقدر حقوق می گیرند و چه مزایایی می تواند استفاده کند (مثل راننده شخصی، محافظ، ….). این امور باید شفاف گردد.

بیان دیدگاه