چه بر سر ژاپن آمد؟

اگر خاطرتان باشد بچه که بودیم همه چی ژاپنی بود. ژاپن کشوری بود که روی آمریکا را کم می­کرد و با رشدش تلافی شکستش را کره بود. اما کم کم که بزرگ شدیم دیگر اسمش ژاپن حذف شد. به جای آن اسم کره جنوبی و بازار مشترک یعنی آسیای جنوب شرقی را می شنیدیم. واقعا چه بلایی سر ژاپن آمد؟ داستان ژاپن این است که رشد سریع ژاپن موجب بالا رفتن درآمد سرانه و نهایتا افزایش تقاضای همه کالاها و خدمات شد و چون کالاهای تجاری وارد می شوند کالاهای غیرقابل مبادله رشد شدید قیمت را تجربه کردند. به عبارت دیگر قیمت دارایی در این کشور شدیدا بالا رفت. در اواخر دهه 80 بود که بانک مرکزی ژاپن برای جلوگیری از تقویت پول ملی ژاپن سیاست انبساطی پولی اتخاذ کرد. در چنین شرایطی قیمت دارایی سر به فلک گذاشت. در 1989 و 1990 نرخ بهره بالا رفت و اقتصاد آرام گرفت. لذا کم کم مردم به این جمع بندی رسیدند که قیمت دارایی حبابی بوده است. لذا یکهو قیمت همه دارایی ها افتاد. شاخص بورس توکیو (نیکی) از 39000 در سال 1989 به 8000 واحد در سال 2003 رسید. این افت قیمت دارایی به منزله نابودی دارایی بسیاری از افراد بود. طبیعی است که با افت ثروت مصرف افراد کم می شود و با کاهش مصرف تقاضای کل کاهش می یابد. این مشکلات وجود داشت که مشکل جدیدی هم سر بر آورد یعنی تورم منفی. برخلاف همه ایرانی ها که تورم منفی را یک آرزو می دانند در ژاپن مشکلات با تورم منفی تشدید شد. وقتی تورم منفی است همه ترجیح می دهند تا مصرف خود را به تعویق اندازند. لذا تقاضای کل بیشتر منفی شد. تورم منفی بدهی ها را افزایش می دهد و رشد بدهی ها موجب می شود تا افراد مصرف کمتر و پس انداز بیشتری کنند. این یعنی تشدید همان کاهش مصرف. بانک مرکزی ژاپن برای مقابله با این مشکل نرخ بهره را از 8 درصد در سال 1990 به 1 درصد در سال 1996 کاهش داد و در سال 2001 به صفر رسید. در اینجا بود که سیاست پولی دیگر بی خاصیت شد. بانک مرکزی ژاپن تلاش کرد که همه را قانع کند که نرخ بهره کم را حفظ خواهد کرد حتی وقتی که اقتصاد به راه افتد و همچنین دارایی ها را از مردم خریداری کرد. بالاخره اقتصاد ژاپن قبل از بحران سال 2008 از شر تورم منفی خلاص شد اما با شروع بحران جهانی دوباره گرفتار آن شد. اینگونه بود که حباب دارایی اقتصاد ژاپن را برای بیش از یک دهه عقب نگه داشت. در بحران اخیر آمریکا نیز کروگمن که ژاپن را با دقت دنبال کرده بود مکرر تجربه ژاپن را گوشزد می کرد و یادآور می شد که ممکن است آمریکا نیز گرفتار همان مشکل شود.

۱ دیدگاه

  1. ژانویه 18, 2013 در 8:15 ب.ظ.

    […] چه بر سر ژاپن آمد؟ (علی سرزعیم؛ دوست‌دار سقراط) […]


بیان دیدگاه