ظرفیت دولت

وقتی دولت ایران کارهای بدی مثل شلاق زدن، مصادره اموال مخالفین و سرکوب اقلیت ها و امثالهم را انجام می دهد طبیعتا آدمی ناراحت می شود اما در ورای این کارهای بد، یک نکته مثبت و دلگرم کننده وجود دارد که معمولا مغفول واق می شود در حالیکه از اهمیت بسزایی برخوردار است. تشریح این نکته منوط به طرح یک مقدمه کوتاه است.
اخیرا در حوزه اقتصاد سیاسی مفهومی توسط تیم بزلی و پرسون رواج یافته تحت عنوان ظرفیت دولت. نکته کلیدی مورد اشاره آنها این است که میزان جمع آوری مالیات شاخصی از گسترش ظرفیت دولت است. در همه جای دنیا که پول نفت وجود ندارد جمع آوری مالیات یکی از مهم ترین دغدغه هاست و فرار از مالیات مسئله مهمی است. دلیل آن نیز روشن است. مسئول مالیاتی همواره می تواند تطمیع شود که رشوه بگیرد و منافع جامعه به طور کل را فدای منافع شخصی خود کند. منافع جامعه امری انتزاعی است که ذینفعان آن کل جامعه است موجودی پراکنده و غیرمشخص است اما منفعت شخصی امری مشخص و منجز است. این که مامور مالیات منفعت جامعه را فدای منفعت شخصی نکند نشان دهنده رشد ظرفیت دولت است. حال اگر همین مقایسه را در مورد بسیاری از مشاغل انجام دهیم، به همین نکته می رسیم. مامور راهنمایی که جریمه می کند ولی رشوه نمی گیرد تا جریمه نکند، معلم یا استادی که دانش آموز/ دانشجویی را رد می کند ولی رشوه نمی گیرد تا نمره دهد، کارمندی که طرحی را رد می کند ولی حاضر به قبول رشوه بابت تایید آن نمی شود….. همگی نشان از گسترش ظرفیت دولت است. هرچه این ظرفیت بیشتر شود دستگاه بوروکراسی بهتر کار می کند و توسعه امکان پذیرتر می شود. اگر حداقلی از چنین رفتاری وجود نداشته باشد دولت ضعیف تر از آن خواهد شد تا بتواند کارکردهای تعیین شده اش را ولو به طور حداقلی انجام دهد.
خاطرم هست که سالها پیش آقای حجاریان در یکی از کلاس هایش می گفت که اول قدرت باید در ظرف دولت جمع شود و بعد در جهت درست به کار گرفته شود. وی می گفت که دغدغه روشنفکران ایران صرفا کنترل قدرت است اما توجهی به اصل جمع شدن قدرت در ظرف دولت ندارند. اگر این ظرف به خاطر مسائل مختلف قومی، نژادی، ملوک الطوایفی بودن و امثالهم سوراخ باشد، اصلا قدرت جمع نمی شود تا بخواهد در جهت درست یا غلط به کار گرفته شود. وی از برخی حکومت های تاریخی ایران مثال می زند که دایره نفوذ حکم پادشاه تا دربار یا خود پایتخت بود و از آن فراتر نمی رفت. به افغانستان نگاه کنید که دستور حکومت مرکزی در برخی ایالات اصلا اجرا نمی شود.
صرف اینکه دستور دولت حتی اگر غلط است در همه جای ایران اجرا می شود خود امر مثبتی است یعنی بهتر از این است که این دستورات چه خوب و چه بد اصلا اجرا نشود. اگر قدرت جمع شود بعدا می شود آن را در مسیر درست به کار گرفت اما اگر این قدرت جمع نشود، جمع آن از کنترل و هدایت درست آن کار دشوارتری است.
تیم بزلی و پرسون مجموعه مقالاتی در این زمینه (ظرفیت دولت) منتشر کردند که آنها را به شکل مرتب و خواندنی در یک کتاب منتشر کرده اند. سایت کتاب بسیار عالی است و خواندن آن را به علاقه مندان توصیه می کنم.

11 دیدگاه

  1. حسین said,

    اکتبر 27, 2011 در 2:29 ق.ظ.

    علی
    اگر دولت قبل از پاسخگو شدن قدرتمند شود هیچوقت شهر وندان نخواهند توانست آن را کنترل کنند. مسئلۀ بسط قدرت دولت به همۀ نقاط کشور و تامین امنیت در همۀ نقاط به نظرم با جمع شدن همۀ قدرت در طرف دولت متفاوت است. یک دولت می تواند خارج از کنترل شهروندان باشد و در عین حال قدرتش در همۀ نقاط کشور نافذ نباشد (دولت کلاسیک در تاریخ خاور میانه) و یا تحت کنترل شهروندان باشد و در عین حال در همه جای کشور حضور قوی داشته باشد (دولت مدرن در اروپا و آمریکا).

    • علی سرزعیم said,

      اکتبر 27, 2011 در 11:02 ب.ظ.

      شکی نیست که شهروندان نیز باید قوی شوند تا سیستم دمکراتیک گردد ولی در قوی بودن دولت نباید تردید کرد

  2. arash said,

    اکتبر 27, 2011 در 4:07 ب.ظ.

    اتفاقا این قضیه دقیقا به این دلیل نگران کننده است که این اقدام ها نه اجرای قانون که اجرای سلایق شخصی (شما بخوانید منافع شخصی) است و گرنه برگهای زیادی از کتاب قانون ما دست نخورده باقیمانده و اجرا نمی شود.

    • علی سرزعیم said,

      اکتبر 27, 2011 در 11:00 ب.ظ.

      مسئله مهم و مثبت این است که سیاست های اتخاذی – ولو اینکه سلیقه فرد حاکم باشد- به اجرا در می آید. اگر حکومت کاملا هم دمکراتیک باشد این نیاز هست که تصمیمات و سیاست هایش به اجرا درآید.

  3. حسن said,

    اکتبر 27, 2011 در 7:23 ب.ظ.

    اصل جمع شدن قدرت در ظرف دولت؟؟ من اصل! پراکنده شدن قدرت دولت در بین ملت را صحیحتر می دانم.
    «صرف اینکه دستور دولت حتی اگر غلط است در همه جای ایران اجرا می شود خود امر مثبتی است یعنی بهتر از این است که این دستورات چه خوب و چه بد اصلا اجرا نشود. » این امر ممکن است ناشی از ترس یا بی تفاوتی و یا همفکری عاملان با نظرات دولتیان باشد که تنها در حالت سوم قابل تامل است آنهم اگر نظرات فوق مثبت باشد مگرنه در اکثر جوامع میل به چپاول بین عموم مردم امری مشترک است و همراهی با چپاولگران دولتی هیچ معنای مثبتی ندارد.
    مطالب سایت شما جالب و قابل تامل است. اما گاهی به نظر می رسد مسائل اقتصادی بیش از اندازه مهم دانسته می شود مثل مطلب عرب ستیزی … که در آن صرفا به منفعت کوتاه مدت مادی نگریسته شده است. باید توجه داشت بسیاری از مشکلات فعلی جوامع غربی ناشی از چنین تفکری است که منجر به ورود نیروی کار ارزان ولی با فرهنگ پایین یا متفاوت، بازاری شدن و افت کیفیت آثار هنری و فرهنگی ، افت ارزشهای انسانی (البته در قیاس با دیدگاههای اندیشمندان بزرگ غربی نه ما که از همه بالاتریم!!) و … شده است. به هر حال مجددا تشکر می کنم. حسن

  4. عیسی said,

    اکتبر 28, 2011 در 4:39 ب.ظ.

    اینکه علاوه بر اینکه دموکراتیک بودن حکومت، به قدرت نفوذ و قدرت اجرائی آن هم نیاز داریم، کاملا پذیرفتنی است ولی تاکید بر قدرت نفوذ و قدرت اجرائی، مسئله کشورهائی است که در فاز ساخت دولت – ملت برای اولین بار هستند و نه کشوری که حدود 80 – 90 سال است که مشکل اصلی قدرت سرکوب حکومت مرکزی (کاملا مخالف فدرالیسم) و قدرت زیاد تطمیع و سرکوب توسط حکومت استبدادی است.
    بعلاوه حتی همین مزیتی که به آن اشاره کردید نیز چندان بالا نیست و در حال افول است: سند چشم انداز اجرا شده؟ برنامه چهارم اجرا شده؟ قوانین بودجه سالانه؟ تصمیمات متعددی که دولت اعلام کرده؟
    برخی از روشنفکران و فعالان سیاسی ما، قدرت اجرائی دولت را زیاد ارزیابی می کنند در حالی که چنین نیست. قدرت حکومت در سرکوب اعتراضات زیاد است و قدرت دولت هم در کنار گذاشتن اصلاح طلبان و رقبایش از مصادر دولتی بیش از حد تصور اولیه بود ولی قدرت اجرائی دولت در برنامه های اجتماعی و اقتصادی چندان زیاد نیست

    • علی سرزعیم said,

      اکتبر 29, 2011 در 9:44 ق.ظ.

      قبول دارم شما هم در واقع حرف مرا تایید کردید

  5. مهدی ع. said,

    اکتبر 29, 2011 در 11:12 ق.ظ.

    البته ظرفيت دولت ايران (بجز موارد معدود …احتمالا آموزش عالی …) خيلی کمتر از دولتهای غربی يا آسيايي هست… البته خيلی بيشتر از ظرفيت دولت عراق، افغانستان و سومالی و نيجريه….هست که بايد شکرگوباشيم…
    سی و پنج سال طول می کشد تا يک نيروگاه اتمی بسازند.. (آنهم به دست خارجی ها)… مفاهيمی مانند آزادی مطبوعات واينترنت برای دولت نا آشناست، پليس (حتی پليس راهنمايي) بسيار ناکاراست و دادگاهها ناکاراترند و مداخله در امور بانکها برای دولت امری طبيعیست… شفافيت در امور دولت وجود ندارد و فساد و سوء استفاده از قدرت از سطوح بالا تا پايين رواج دارد…

    مهدی ع.

  6. ضیا said,

    اکتبر 31, 2011 در 8:08 ق.ظ.

    سلام آقای سرزعیم! به عنوان یک فرد از اقلیت های نژادی در افغانستان، از جمع شدن قدرت در ظرف دولت سخت نگرانم. زیرا دولت در مملکت ما مساوی است به اکثریت نژادی حاکم. چه در سابق و چه هم در زمان کنونی

  7. arezoo said,

    نوامبر 2, 2011 در 8:06 ب.ظ.

    صرف اینکه دستور دولت حتی اگر غلط است در همه جای ایران اجرا می شود خود امر مثبتی است یعنی بهتر از این است که این دستورات چه خوب و چه بد اصلا اجرا نشود. پس حتما حقته که هر چند وقت فیلتر بشی. واقعا برات متاسفم که از کارهای ظالم را توجیه میکنی. امیدوارم ضربه های شدیدتری از این حکومت نصیبت بشه تا دست از این حر فات برداری.

    • علی سرزعیم said,

      نوامبر 2, 2011 در 8:39 ب.ظ.

      باید تفاوت نگاه بازیگری و نگاه تماشاگری را در نظر داشت.


بیان دیدگاه