تحریم مهم است!

بعضی باورهای عجیب و غیرعادی چنان توسط حکومت ترویج شده که وقتی آدمی از زبان اقشار تحصیل کرده می شنود شاخ در می آورد. مثلا خیلی آدم های موجه و معقول می گویند «این تحریم ها را فرصتی برای توسعه صنعت می کنیم. وقتی از خارج قطع امید شود مجبور می شویم خودمان راه هایی را بیابیم !» این حرف آنقدر غلط و رایج است که آدمی نمی داند چطور آن را رد کند. مثل این می ماند که کسی بگوید خوب کنکور قبول نشدم اشکال ندارد که دانشگاه نمی روم و از مزیت استاد بی بهره ام اما در عوض آنقدر به خودم فشار می آورم و با کتاب و جزوه خودم درس می خوانم تا نه تنها متکی به استاد بار نیایم بلکه مثل آقای ملکیان فرد خودخوانده ای شوم!

خطایی که در این استدلال وجود دارد خطای تعمیم مسائل جزئی به مسائل کلی است. درست است که می گویند نیاز مادر اختراع است و مثلا در یک جنگ طارق کشتی ها را آتش زد تا سربازان امیدی به عقب نشینی نداشته باشند و به همین دلیل پیروز شدند اما اینها قاعده ای برای روال کلی و سطح کلان نمی شود.در سطح کلان افزایش بهره وری و تولید منوط به ورود تکنولوژی و سرمایه گذاری خارجی است که اگر این امر تضعیف شود اقتصاد توسعه نمی یابد. اگر واقعا حکومت و معتقدین گزاره فوق، به آن گزاره ایمان دارند بهتر است درهای اقتصاد را خود داوطلبانه ببندند و منتظر تحریم نمانند تا رشد بیشتری را تجربه کنند!

آدمی وقتی تاریخ توسعه چنین در چند دهه اخیر را می خواند یکی از عوامل – تاکید می کنم تنها یکی از عوامل- این توسعه، عادی سازی روابط با آمریکا با آمدن نیکسون به چین بود. محققین این امر را زمینه ساز و تسهیل کننده ورود تکنولوژی پیشرفته به چین می دانند که در کنار بقیه عوامل توانست معجزه چین را رقم زند.

17 دیدگاه

  1. pmashayekh said,

    سپتامبر 18, 2010 در 3:31 ب.ظ.

    طارق کشتی ها را آتش زد وقتی از مراکش به اسپانیا رفت. صلاح الدین ایوبی از آبی رد نشد و روی خشکی جنگید

    • علی سرزعیم said,

      سپتامبر 18, 2010 در 3:53 ب.ظ.

      درست می گویید اصلاح کردم ممنون

  2. علی said,

    سپتامبر 19, 2010 در 12:50 ق.ظ.

    و حداقل سربازهای طارق جنگجوهای خوبی بودند و لازم نبود جنگیدن را یاد بگیرند. ثانیا اون کشتی آتش زد. ما داریم خانه های شهرمان را آتش می زنیم تا ازش دفاع کنیم.

  3. حسين said,

    سپتامبر 19, 2010 در 6:33 ق.ظ.

    باشه باشه
    الان ميرم اوباما رو ميارم از ايران بازديد كنه كه وضعمون خوب شه.

    راستي وقتي اومد تا كجا جلوش خم شيم خوبه؟
    به اندازه ي ملك عبدالله اردني خوبه؟ يا ملك عبدالله سعودي؟

    • حسین said,

      سپتامبر 21, 2010 در 9:45 ب.ظ.

      نه حسین آقا
      الان نرو دنبالش. همینجوری ادامه بده. وقتی یه میلیون نفر دیگه رو به کشتن دادی و مملکت رو ویران کردی اونوقت موقعشه که بری. با این نگرشی که تو داری هیچ راه دیگری نداری. نوبت تو هم می رسه که جام زهر سر بکشی. اون موقع از اردن و عربستان هم بیشتر خم میشی.
      آن کس که اسب داشت غبارش فرو نشست
      گرد سم خران شما نیز بگذرد

    • علی کوچولو said,

      سپتامبر 22, 2010 در 8:08 ق.ظ.

      خیلی جالبه، ما این همه نظر مخالف می شنویم تو تلوزیون هیچی به هیچی، شما تا تو یه وبلاگ یه نظر مخالف می شنوید بدون اینکه ببینید اصلا درست می گه یا غلط، سریع جوش میارید و سعی می کنید یه تیکه ای بپرونید. یکم کنترل کنید خودتونو بد نیست…
      چرا روابط دو کشور و تعظیم می دونی، مگه تو قرن 17 زندگی می کنیم که یه پادشاه بیاد اون یکی شهرو فتح کنه؟! آقا روابط دیپلماتیک اصلا نمی دونید چیه؟ الان یه فکری بکن پیش خودت، ما نه با اروپا رابطه داریم، نه با آمریکا، نه با کشور ای کله گنده ی آفریقا، نه با ژاپن و مالزی و … الان کشور بزرگی که با ما رابطه دارن (تازه اون هم اقتصادی) چین هست. اون هم معلوم نیس بشه مثل روسیه یا نه. والله ما هم نمی فهمیم شما به چی اعتقاد دارید… به قول خاتمی دشمن تراشی و خدشه دار کردن آبروی ایران هنر نیست. هنر این نیست که بری یه جا و با گفتن یه جمله، همه ی نخ ها رو پنبه کنی.

  4. علیرضا said,

    سپتامبر 20, 2010 در 10:03 ق.ظ.

    مثل این می ماند که کسی بگوید خوب کنکور قبول نشدم
    این مثال علط است، با این باید سنجیده بشه که «خب حالا که دیگه نمیذارن دانشگاه برم …»
    این جوری درست میشه که شما بگید حالا میرم خودم کتاب میخونم، یواشکی کتاب میگیرم و مطالعه میکنم و به دانشی با سختی میرسم و روی پای خودم می ایستم

  5. یک خواننده said,

    سپتامبر 21, 2010 در 6:11 ق.ظ.

    ظاهرا همان گونه که آخرین کامنت اشاره میکند شما مسئله رو ناقص بیان کردید.فرض کنید ایران از تمام مواضعش کوتاه بیاد و بگه هر چه شما بفرمایید قربان آنگاه درهای توسعه باز میشه و ایران پیشرفت میکنه؟ من قبول دارم که رفاه به صورت کوتاه مدت یا حتی میان مدت رشد میکنه اما آیا اونها مثلا بعد از اینکه ما برای گریز از تحریم دست از منافعی که در راستای استقلالمون هست کشیدیم میان فروش هواپیما رو آزاد میکنن یا انتقال تکنولوژی میکنن و میگن بفرمایید تا ما شما رو از اساتید درجه اول بهره مند کنیم و حالا که بچه های خوبی شدید این هم دروازه های علم گشوده به روی شما.
    من مشتاقم که بدونم واقعا شما فکر میکنید برخورداری از رفاه موقت در برابر از دست دادن استقلال ارزش داره ؟باید حالا که تحریم کردن بگیم آقا ببخشید فهمیدیم شما درست میگفتید یا زانوی غم بغل کنیم و ذکر غلط کردیم سر بگیریم یا راه سوم اینه که سعی کنیم در برابر زورگویی بایستیم واگر در رو بستند از پنجره وارد شیم (و توی خیلی جاها شدیم)که البته سخته و هزینه داره اما به اونچه میخوان ازما بگیرن میارزه

    • حسین said,

      سپتامبر 23, 2010 در 8:52 ب.ظ.

      دوست عزیز
      البته با رفع تحریمها درهای توسعه باز نمی شود و ایران به ناگهان پیشرفت نمی کند. باید سالها جان کند و از منابع بهترین استفاده را کرد تا پیشرفت کرد. اگر می شد که تا کنون کشورهایی که تحریم نشده اند بایستی پیشرفته می بوده اند.
      ولی این مشخص است که تحریمها با بالا بردن هزینه ها پیشرفت را کند می کنند. وقتی نتوانی به دلیل تحریمها از دانش روز دنیا یا از تکنولوژی جدید استفاده کنی باید بخشی از منابعت را صرف دور زدن تحریمها کنی. کاری که عملاً داریم می کنیم و به روی خودمان نمی آوریم.
      لطفاً نگویید که خودمان همۀ دانش لازم را تولید می کنیم و تکنولوژی مورد نیاز را می سازیم. این کار به شوخی بیشتر می ماند و نشان از دست کم گرفتن ماهیت جمعی تولید دانش است.
      در آخر، مستقل از اینکه تحریمها چقدر اثر بخشند، مشکل اصلی پیشرفت ایران سیاستهای اشتباه است نه تحریمها. اگر سیاستهای درست اتخاذ می شد می توانستیم خیلی راحت تر از پس تحریمها برآییم. با این سیاستهای کنونی (و بسیاری سیاستهای دهه های گذشته، از ابتدای دهۀ پنجاه تا کنون) تحریمها قطعاً اثر منفی بزرگی خواهند داشت.
      (پ.ن. وقتی می گویی «می ارزد» روشن کن که برای چه کسی می ارزد. قطعاً افرادی هستند که سختی ها برایشان نمی ارزد و حقشان به هیچ وجه کمتر از تو نیست.)

  6. روزبه said,

    سپتامبر 22, 2010 در 4:45 ق.ظ.

    خوب اینجا یک عامل دیگه رو هم باید در نظر گرفت و اون نوع کالایی که وارد میشه. یعنی اگر ما در های کشورمان را به روی کالاهای مصرفی ببندیم و کالاهای سرمایه ای و تکنولوژی وارد کنیم. میتونه موجب توسعه کشور بشه ولی اگر در روی به روی کالاهای سرمایه ای ببندیم و کالای مصرفی وارد کنیم میتونه نتیجه معکوس داشته باشه.

  7. متين said,

    سپتامبر 22, 2010 در 11:48 ق.ظ.

    به نظر من شايد منظور اين افراد با برداشت شما متفاوته.
    ميشه گفت تحريم باعث ميشه افراد از سر نياز تلاش بيشتري براي به دست آوردن منافعشون بكنن.
    عربستانو ببينيد.همه چيز به ظاهر دارن هيچ وقت تحريم نشدن.اما اگه همين الان اين اتفاق براشون بيفته نابودن چون كاملا وابستن.
    حداقل مزيت تحريم براي ايرانيه اغلب تنبل و دنبال لقمه حاضرو آماده اين شد كه بيشتر تلاش كنه.از هر سوراخي شده راه حلو مسيرشو پيدا كنه

  8. شهاب said,

    سپتامبر 23, 2010 در 8:39 ب.ظ.

    فکر نمی کنم لازم باشه این قدر صفر و یک قضیه رو ببینید. یعنی تنها کشوری که تو ذهن شما میاد عربستانه؟ تایوان و حتی ژاپنی که دوتا شهرش کاملا نابود شد رو نمی بینید؟مسأله ای که به نظر من ایشون می خوان بگن اینه که سیاست هایی که کشور پیش می گیره درست باشه. یعنی «حالا که تحریم کردن ذکر غلط کردیم سر بگیریم» مال وضعیه که پیش آوردن. یه سیاستمدار با شعور قبل از اینها به این جزئیات باید فکر کنه.
    مسأله ی دیگه ای که هست اینه که سیاستمداران حال حاضر کشور دارن روی خطی حرکت می کنن که انگار خودشون هم نمی دونن چیه. آقای خمینی برای خودش اهدافی داشت که بهشون اعتقاد داشت و مسیری رو برای اون دوره تعیین کرد که صرفا خودش می تونست اون رو ادامه بده. زیاد وارد ریزه کاری ها نشم. فقط اینکه سیاستی که ایران کور کورانه تا الان پیش گرفت کار رو به اینجا کشوند. و ما نمی تونیم نیازهامون رو برآورده کنیم چون خود نیازمون رو حتی از اروپا و آمریکا گرفتیم. و این پنجره هایی که به جای در ازشون عبور می کنیم می شن پژوهایی که آتش می گیره و هواپیماهایی که سقوط می کنه.

  9. شهاب said,

    سپتامبر 23, 2010 در 8:48 ب.ظ.

    فکر نمی کنم لازم باشه این قدر صفر و یک قضیه رو ببینید. یعنی تنها کشوری که تو ذهن شما میاد عربستانه؟ تایوان و حتی ژاپنی که دوتا شهرش کاملا نابود شد رو نمی بینید؟مسأله ای که به نظر من ایشون می خوان بگن اینه که سیاست هایی که کشور پیش می گیره درست باشه. یعنی «حالا که تحریم کردن ذکر غلط کردیم سر بگیریم» مال وضعیه که پیش آوردن. یه سیاستمدار با شعور قبل از اینها به این جزئیات باید فکر کنه.
    زیاد وارد ریزه کاری ها نشم. فقط اینکه سیاستی که ایران کور کورانه تا الان پیش گرفت کار رو به اینجا کشوند. و ما نمی تونیم نیازهامون رو برآورده کنیم چون خود نیازمون رو حتی از اروپا و آمریکا گرفتیم. و این پنجره هایی که به جای در ازشون عبور می کنیم می شن پژوهایی که آتش می گیره و هواپیماهایی که سقوط می کنه.

  10. رضاکیانی said,

    سپتامبر 26, 2010 در 3:22 ب.ظ.

    آقا سلام. یه مطلب درباره آموزش (و پرورش)از شما در روزنامه دنیا اقتصاد گذاشته بودند که خیلی خیلی خیلی عالی بود. خداوند شما را خیر دهاد

    • علی سرزعیم said,

      سپتامبر 26, 2010 در 6:39 ب.ظ.

      ممنون امیدوارم مفید واقع شود

  11. رضاکیانی said,

    سپتامبر 27, 2010 در 3:12 ق.ظ.

    آقای سرزعیم انشالله که اونها که تصمیم گیرنده هستند اون رو بخونند و بر روی تصمیماتشان تاثیر بگذارد. من سالهاست که درباره این ضعف که شما بهش ا شاره کردید فکر کردم و دیدم که آموزش و پرورش ما اصلا کاری در جهت اموزش نیازهای زندگی امروزی ما ارائه نمی کنه.
    برایتان آرزوی موفقیت می کنم

  12. حامد said,

    دسامبر 16, 2010 در 11:22 ق.ظ.

    الان نرو دنبالش. همینجوری ادامه بده. وقتی یه میلیون نفر دیگه رو به کشتن دادی و مملکت رو ویران کردی اونوقت موقعشه که بری. با این نگرشی که تو داری هیچ راه دیگری نداری. نوبت تو هم می رسه که جام زهر سر بکشی. اون موقع از اردن و عربستان هم بیشتر خم میشی.
    بابا اینقدر نترس نمیذاریم امریکاییها اسیبی به تو و خواهر ومادرت برسونن. این پرچم رو ما دست امام زمان میدیم. ولی افراد حقیری چون تو از درک این مطلب عاجزند. چون تویی که جز مشتی فمول اقتصادی غربی چیز دیگری نمیدانی. ای کاش یک درصد شناختت از اقتصاد شناخت از اسلام داشتی


بیان دیدگاه