در جایی رومر گفته بود که اقتصاد مثل فیزیک است. فیزیک علمی است که تلاش می کند تا با مدل های ساده جهان پیچیده طبیعت را بشناسد و تحلیل کند. اقتصاد نیز علمی است که تلاش می کند تا با مدل ها و اصول ساده جهان پیچیده زندگی اقتصادی (اجتماعی) را بشناسد.
من این تشبیه را ادامه می دهم به این معنی که همانگونه که فیزیک در مقاطع پیشرفته به ریاضیات بسیار نزدیک می شود، اقتصاد در سطح عالی به ریاضیات نزدیک می گردد.
دوستدار سقراط (Philo-socrate) 
غریبه said,
نوامبر 1, 2009 در 6:23 ق.ظ.
درود
به نظر من نبایذ فکر کنیم علم در مقاطع پیشرفته است که به ریاضی محتاج تر میشود یا به تعبیر شما نزدیک میشود.فیزیک ,اقتصاد و… بدون ریاضی امکان پذیر نیستند.باید اذعان کنم علوم تجربی و انسانی در سطوح مقدماتی بسیار بیشتر از سطوح پیشرفته نیاز به ابزار ریاضی دارند.بیایید تصور کنیم ریاضی همان منطق است.
فرید said,
نوامبر 2, 2009 در 11:23 ق.ظ.
به غریبه: نقش ریاضی در اقتصاد البته شامل کارکردی که منطق داره میشه یعنی سازگاری گزاره‌ها در یک متن یا سازگاری اجزای یک مدل. اما نقش ریاضی در اقتصاد فراتر از اینهاست. من حداقل سه نقش دیگه به‌نظرم میرسه: اول اینکه ما بدون ریاضی در برخی مدلها نمی‌تونیم نتیجه رو حتی به لحاظ کیفی تضمین کنیم. ریاضی در این جا محکی هست برای شهود پیشینی ما. دوم اینکه ما در بسیاری موارد نیاز داریم به حل کمی و برآوردهایی که مقیاسهای عددی رو به ما بگن که باز ریاضی اینجا کمک می‌کنه. سه اینکه ریاضی، یک‌جورهایی آزمایشگاه اقتصاده. مثلا در The Model Economyها ما با ابزار ریاضی اثر متغیرهای مختلف بر متغیرهای هدف رو بررسی می‌کنیم مثل یه آزمایشگاه.
غریبه said,
نوامبر 7, 2009 در 4:09 ب.ظ.
به فرید
نباید منطق را به «سازگاری» ترجمه کرد.چنین برداشتی صحیح نیست.ریاضی همان منطق است.این نکته اصلی است.نقش هایی که اشاره کرده ایدصرفنظر از بعضی کاستی های بیانی و در صورت توجه به مبانی منطق نمادین در واقع کاربرد های منطق در علوم تجربی هستند.
فرید said,
نوامبر 10, 2009 در 5:50 ق.ظ.
به غریبه: البته جای جدل نیست. اما منطق (logic) را به هر چی هم ترجمه کنید باز هم با آمار (statistics) تفاوت دارد. گرچه هر علمی، فیزیک، دامپزشکی و آمار مبتنی بر منطق است. ما وقتی در اقتصاد حساسیت رفتاری را به متغیری برآورد می‌کنیم حتما باید معیارهای منطقی را رعایت بکنیم اما اینکه می‌توانیم این کار را بکنیم به‌خاطر شیوه‌های خیلی پیشرفته آمار و اقتصادسنجی هستند نه صرفا منطق. من کاملا با آقای سرزعیم موافقم که اقتصاد در سطوح پیشرفته به ریاضیات نزدیک میشود یعنی اصلا «نیاز» پیدا می‌کند به ابزار قوی ریاضی و آمار. اگر شما اقتصاد خوندید و این حرف را می‌زنید برای من خیلی عجیب هست چون آمار و اقتصادسنجی رو نمیشه با منطق یکی گرفت.